English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9076 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
the life of a contract U مدت یک قرارداد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Life isn't about finding yourself. Life is about creating yourself. U زندگی پیدا کردن خود نیست بلکه ساختن خود است.
open-ended employment contract [employment contract of unlimited duration] U قرارداد کار بدون مدت
contract U مخفف کردن مقاطعه کردن قرارداد بستن
contract U منقبض کردن
contract U پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
contract U تعهد
contract U عقد
all in contract U قراداد کلی
according to the contract no. ... U طبق قرارداد شماره ...
to contract something from somebody U از کسی چیزی [بیماری] گرفتن
in contract U طبق قرارداد
by contract U بطور مقاطعه
all in contract U قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
contract U کنترات کردن منقبض کردن
contract U مقاطعه کاری کردن
contract U قرردادبستن
contract U :قرارداد
contract U : پیمان بستن
contract U کنترات پیمان .
contract U مقاطعه
contract U منقبض شدن مخفف کردن
contract with U عقد کردن
contract U دچارشدن
contract U منقبض شدن
contract U قرارداد
contract U قرارداد بستن
contract U پیمان
contract U همکشیدن
cost contract U قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
cost plus contract U قرارداد براساس قیمت تمام شده به اضافه درصدی به عنوان سود
revocable contract U عقد جایز
revocable contract U عقد مجاز
contract work U پیمانکاری
contract termination U فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
contract specification U مشخصات قرارداد
discharge of contract U انجام تعهدات قراردادی پایان دادن به تعهدات قراردادی
dishonour a contract U قرارداد را محترم نشمردن
contract scheduling U برنامه ریزی قرارداد
privity of contract U رابطه متعاقدین
provisions of a contract U شرایط قرار داد
provisions of a contract U مواد قرار داد
quasi contract U شبه عقد
quasi contract U شبه قرارداد
quasi contract U عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
conditions of contract U شرایط قرارداد
contract record U سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
contract quantity U حجم قرارداد
contract period U مدت قرارداد
contract note U سند مقاطعه توافق نامه
contract note U سند قرارداد
contract guarantee U ضمانت قرارداد
contract guarantee U ضمانتنامه قرارداد
contract for supply U قرارداد جهت ارائه کالا
contract curve U منحنی قرارداد
contract curve U منحنی مبادله
contract control U کنترل دینامیکی
contract control U کنترل تغایر
contract of affreightment U قرارداد اجاره کشتی
contract of affreightment U قراردادحمل
contract period U دوره قرارداد
contract of sales U قرارداد فروش
contract of sale U عقد بیع
contract of sale U قرارداد فروش
reward contract U عقد جعاله
contract of guarantee U عقد ضمان
contract of guarantee U ضمان عقدی
contract of farmletting U قرارداد مزارعه
contract of farmletting U مزارعه
contract clause U شرط متعارف در هر قرارداد
marriage contract U عقد نامه
negotiated contract U قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
honour a contract U قرارداد را محترم شمردن
open contract U قرارداد باز
open contract U قرارداد غیر معین
haulage contract U قرارداد حمل و نقل
operation of contract U نفوذ قرارداد
optional contract U عقد خیاری
optional contract U مجازی
guarantee a contract U اجرای قراردادی را ضمانت کردن
gratuitous contract U عقد غیر معوض
multilateral contract U قرارداد چند جانبه
illegal contract U قرارداد غیر قانونی
marriage contract U عقد نکاح
license contract U قرارداد اجازه استفاده
lease contract U عقد اجاره
lease contract U اجاره نامه
law of contract U قانون قرارداد
labor contract U قرارداد کار
irrevocable contract U عقد لازم
invalid contract U عقد فاسد
inoperative contract U عقد غیر نافذ
optional contract U خیاری
optional contract U غیر واجب
futures contract U قرارداد سلف
parties to the contract U طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
parties to the contract U متعاقدین
parties to the contract U طرفین عقد
executory contract U قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
executory contract U عقد موجل
executed contract U قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
performance of a contract U اجرای قرارداد
prime contract U قرارداد اصلی
privity in contract U انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
privity of a contract U مسئوولیت طرفین قرارداد
parties to the contract U متعاملین
parties to a contract U طرفین قرارداد
futures contract U قرارداد اینده
parol contract U قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
parties to a contract U طرفین متعاهدین
perform a contract U قرارداد را اجرا کردن
fulfill a contract U قرارداد را اجرا کردن
frustration of contract U بی نتیجه ماندن قرارداد
frustrated contract U قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
formula of contract U صیغه عقد
forced contract U عقد مکره
privity of contract U مسئولیت طرفین قرارداد
contract of reward U جعاله
unauthorized contract U عقد فضولی
to guarantee a contract U اجرای قراردادی راضمانت کردن
to draw up a contract U قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
to come within the scope of a contract U در حیطه یک قرارداد بودن
to put to contract U بمناقصه گذاشتن
the contract is still valid U خودباقی است
the contract is still valid U قراردادباعتبار
stipulation of a contract U مفاد قرارداد
assignment of contract U واگذاری قرارداد
assignment of contract U انتقال قرارداد
social contract U اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
social contract U قرارداد اجتماعی
requirements of a contract U مقتضای عهد
unconditional contract U عقد منجز
cottage contract U نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
Bilateral contract. U پیمان ( قرارداد ) دو جانبه
written contract U پیمان نامه
we demand p in our contract U ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
void contract U عقد باطل
value cost contract U پیمان بستن با قیمتهای پایه
validity of contract U صحت قرارداد
validity of a contract U اعتبار قرارداد
valid contract U عقد صحیح
unilateral contract U تعهد یک جانبه ایقاع
unilateral contract U قراردادایقاعی
unilateral contract U پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
unilateral contract U قرارداد یک جانبه
avoidance of a contract U لغو یک قرارداد
conditional contract U عقد مشروط
simple contract U قرارداد شفاهی
service contract U قرارداد خدماتی
service contract U قرارداد انجام خدمت
service contract U قرارداد خدمت
completion of a contract U انجام یک قرارداد
completion of a contract U انجام دادن قرارداد
completion of contract U امضای قرارداد
sales contract U قرارداد فروش
composition contract U قرارداد ارفاقی
conclude a contract U عقد بستن
conclude a contract U منعقد کردن عقد
enter into a contract U عقد بستن
enter into a contract U منعقد کردن عقد
conclusion of a contract U parties two between asale of
conclusion of a contract U مبایعه
conditional contract U عقد معلق
simple contract U عقد منعقد درسند عادی
social contract U قرار داد اجتماعی
bilateral contract U قرارداد دو جانبه
award a contract U قراردادی را واگذار کردن
breach of contract U نقض قرارداد
based on a contract U قراردادی
breach of contract U تخلف از قرارداد
breach of contract U نقض مفادقرارداد
To annul [abrogate] a contract قراردادی را باطل کردن
In this contract , there are no loopholes for either party . U دراین قرار داد هیچ را ؟ فراری برای طرفین نیست
yellow dog contract U قراردادی که براساس ان کارگر حق عضویت در اتحادیه کارگری را ندارد
The contract has a few years to run . U به انقضای قرار داد چند سال مانده
contract technical instructor U مربی فنی پیمانی
To be in the red . To contract a debt . U قرض بالاآوردن
To conclude an agreement (contract). U قراردادی بستن
contract bonds and guarantees U ضمانتنامه ها و تضمیننامههای قرارداد
contract shipment number U شماره بارنامه مواد مربوط به قرارداد
The party to the contract (agreement). U طرف قرارداد
open end contract U قرارداد باز
The contract has been draw up in eight articles . U این قرار داد درهشت ماده تنظیم شده است
open end contract U قرارداد نامحدود
This contract is of unlimited duration. U طول مدت این قرارداد نامحدود است.
contract price adjustment U رفع اختلاف در قیمت قرارداد
No such a thing has been stipulated in the contract. U درقرارداد چنین چیزی قید نشده است
sole distributor contract U قرارداد توزیع انحصاری
contract shipment number U شماره بارنامه کالای ارسالی
reasonableness of terms in contract U معقول بودن شرایط قرارداد
contract in set form U قرارداد تیپ
cost sharing contract U قرارداد اشتراک در هزینه ها
to pull off something [contract, job etc.] U چیزی را تهیه کردن [تامین کردن] [شغلی یا قراردادی]
unit price contract U قیمت واحد تصویب شده درقرارداد
time the essence of the contract U مدت در حالی که از اصول اساسی عقد باشد
contract price adjustment U تعدیل قیمت قرارداد
contract escalation clause U ماده تعدیل قرارداد
married under a contract unlimited perio U ازدواج کردن
married under a contract unlimited perio U به حباله نکاح دراوردن عقد کردن
married under a contract unlimited perio U زن گرفتن شوهر کردن مزاوجت کردن عروسی کردن با
An open - dated agreement ( contract) . U قرارداد بدون مدت
Recent search history Forum search
1life cycle ceremonies
1wife is life life is knife knife kill the life
1you'll go through life thinking that you hate each other.
1دلخوشیهای کوچک را در بدترین شرایط زندگی فراموش نمیکنم
1ه مجموعه ای معقول از بی عقلی هاستزندگی یه مجموعه ی منظم از بی نظمی هاست ی
1ما بودنمان را در اين دنيا به انها مديونيم
3تهديد به مرگ
3تهديد به مرگ
0LET ME BEHOLD
0As per your discussion with our manager, please let us know about our Internet contract renewal with Afghan Telecom for the year 2017.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com